- + - داستان تاریخی در مورد گنبد بیگم - + -
گبند بیگم در قياق ولسوالي جغتو ولایت غزنی موقعیت دارد در مورد تاريخچه گنبد بيگم در بين ساکنان منطقه چند روايت سينه به سينه انتقال يافته است: روايت اول: نظر نوشته کتاب سایه روشن اثر حسین نائل به ظمیمه میریزدان بخش سلطان محمود غزنوي زماني از اين محل مي گذشته از دختري که در لب جوي آب بوده، ورخت اب می کشید سلطان از وی آب طلب مي کند، دختر فرزند حاکم محل بوده بدون اعتنا جامی ابی بر دست داشته از اب گل الود پر می کند و به سلطان می دهید سلطان می گوید کمی اب پاک دهید دختر باز این کارش را تکرار می کند و بار سوم اب پاک به سلطان می دهد و سلطان علت این کارش می پرسد دختر میگوید چون شما خیلی خسته بودید اگر برای اول به شما اب صاف می دادم ممکین شما را مریض میکرد لدا اهما کردم تا کمی خستگی شما رفع گردد سلطان را سخن وی خوشش امد مقدار پول و زمینی را به او بخشید و وعده کرد که بعد از مرگ وی بروی قبر او گنبد اعمار کند امر سلطان عملی شد وقبر او بنام گنبد بیگم معروف شد روايت ديگر: گرفته شده از صفحه مشارکت ملی مي گويند در روزگاران قديم پهلوانان غرض انجام مسابقات ورزشي رايج در آن زمان، از اقصي نقاط کشور به سوي باميان رو مي آوردند. خط فاصل ميان قريه ده رمزي و پاينده خيل جرمتو يک تپه است که آنرا به نام کهنه ده ياد مي کنند و آثار قلعه قديمي و سنگ تهداب آن هنوز در محل باقيست. مردم مي گويند در اين قريه پهلواني زندگي مي کرد که به نام "ماکو" ياد مي گرديد. در آن زمان سال يک بار مسابقه پهلواني در ولايت باميان برگزار مي گرديد. در يکي از سالها پهلوان ماکو غرض اشتراک در مسابقه پهلواني عازم باميان مي گردد و در مسابقه برنده مي شود و از جانب حاکم وقت باميان کمربند چرمين به عنوان جايزه برايش داده مي شود و از اين بابت منطقه جرمتو به نام چرمتو يا صاحب چرم نامگذاري شده که به مرور زمان چرمتو، به جرمتو تبديل مي گردد. ماکو که با جايزه بر مي گردد مردم به استقبال پهلوان در قسمت پاياني دره به نام جوي آهن مي روند و صف مي کشند و يک فرد نرگاو را مي خواهند در مقدمش قرباني کنند. وقت رسيدن پهلوان مردم از ماکو مي خواهند که آن را ذبح کند، نرگاو از نزد جمعيت فرار مي کند، جمعيت نمي توانند نرگاو را بگيرند. در همين موقع ماکو از شتر پياده شده نرگاو را گرفته به تنهايي به زمين مي خواباند و مي کشد. بيگم دختر حاکم محلي، عاشق ناقرار ماکو مي شود، اما برادرانش با وصلت "بيگم" با ماکو، مخالفت مي کنند. بالاخره ماکو توسط برادران بيگم کشته مي شود. مردمان محل معتقد اند که ماکو در همين منطقه که فعلاً گنبد بيگم موقعيت دارد به کمين برادران بيگم مواجه شده، برادران بيگم با انداختن تير قلب ماکو را نشانه مي گيرند و او را مي کشند. خواهر و برادر ماکو، با کشته شدن ماکو همه روزه از قريه خود در کهنه ده از مسير راه «آبه راکي» از پايان دره چرمتو الي خوش آبدال بالاي مزار ماکو مي آمدند و مخته سر مي دادند. با کشته شدن ماکو در منطقه غوغا برپا مي شود. مردم غرض خونخواهي ماکو قيام مي کنند و سرانجام موفق به کشتن برادران بيگم و حاکم محلي پدر بيگم، مي شوند. مردم بيگم را به عنوان حاکم محل مي پذيرند. بيگم مدت سه سال زمام اختيار حکومت را به دست مي گيرد. در زمان زمامداري بيگم گنبدي بر بالاي قبر ماکو بنا به دستور بيگم ساخته مي شود که به نام گنبد بيگم معروف مي گردد. بالاتر از گنبد، چمن و چراگاه بيگم که نزديک دره سراب است موقعيت دارد که تا اکنون به نام تاله بيگم شهرت دارد.گنبد بيگم اکنون در بين مزارع و در کنار سرک عمومي قرار گرفته است

نظرات شما عزیزان:
|